به گزارش مشرق، پس از بحرانسازی سیاسی عربستان علیه لبنان، ابتدا با بهانه اظهارات «جرج قرداحی»، وزیر اطلاعرسانی لبنان و پس از علنی کردن مقصود واقعی خود در سیاستهایش علیه لبنان که حذف حزب الله از صحنه لبنان است، این سوال مطرح می شود که چه کسی جای خالی عربستان را در لبنان پر خواهد کرد؟
بیشتر بخوانید:
چرا عملیات اخیر یمن، شکستی آشکار برای سامانه پدافندی آمریکا در عربستان بود؟
پایگاه خبری «العهد» با انتشار یادداشتی با این محور نوشت که برای پاسخ به این سوال و آگاهی از آنچه در منطقه می گذرد، باید به کانون های چندین درگیری بین سه گانه خلیج فارس یعنی عربستان سعودی، امارات و قطر توجه کرد. یکی از این سه طرف از هر کشوری بیرون بیاید دو طرف دیگر تلاش میکنند تا جای او را پر کنند. لبنان نیز از این امر مستثنی نیست.
بیشتر بخوانید:
استقبال عربستان از اقدام استرالیا علیه حزب الله
بر این اساس، پس از جدایی سیاسی عربستان سعودی از لبنان و به تبع آن خروج این کشور از صحنه لبنان، امارات و قطر برای پرکردن این جای خالی تلاش میکنند.
«محمد باقر یاسین» نویسنده این یادداشت، در ادامه برای خوانش موضع امارات به سه تحرک اخیر این کشور اشاره میکند که عبارتند از:
- سفر «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی به ترکیه که دشمن اصلی آن محسوب میشد و انعقاد ۱۲ قرارداد! همچنین امارات یک صندوق سرمایهگذاری به ارزش ده میلیارد دلار تاسیس کرد که این امر به تقویت لیر ترکیه پس از کاهش در برابر دلار آمریکا کمک میکند.
- سفر هیأتی از امارات به ایران و اعلام باز شدن صفحه جدیدی از روابط دو کشور. این یک تمایز آشکار و صریح در قبال موضع عربستان در خصوص ایران محسوب میشود.
- سفر «عبدالله بن زاید» وزیر خارجه امارات به سوریه که پیامدهای متعددی دارد از جمله:
۱- اعتراف به پیروزی سوریه پس از شکست کشورهای حاشیه خلیج فارس در سرنگونی آن و در نتیجه شکست پروژه خلیج فارس.
۲- تلاش برای احیای روابط کشورهای عربی با سوریه و در نتیجه زمینهسازی برای بازگشت آن به اتحادیه عرب.
۳- تمایل امارات به کسب دستاوردهای اقتصادی از طریق پروژههایی که ارائه خواهد کرد،که بازسازی در رأس آن قرار خواهد داشت.
در ادامه این یادداشت در خصوص حضور امارات در صحنه لبنان آمده است: «امارات از طریق سفیر خود، «حمد الشامسی» و همچنین از طریق تاجر »خلف الحبتور» _که صریحاً از شخصیت های لبنانی در شمال حمایت میکند و فعالیتهای مختلف برای به اصطلاح انقلاب ۱۷ اکتبر را تأمین مالی کرده است_ با قدرت در صحنه لبنان حاضر است».
بر این اساس میتوان گفت که امارات به لبنان بسیار علاقهمند است و جای تعجب نیست که از طریق سپردهگذاری در بانک مرکزی یا پروژههایی در یک صندوق سرمایهگذاری مشابه آنچه برای حمایت لیر ترکیه انجام داد، به حمایت از واحد پول لبنان کمک کند.
بر اساس این یادداشت، امارات میداند که دروازهاش برای بازسازی سوریه به ناچار از لبنان خواهد بود، بنابراین برای بهبود روابط با لبنان سخت تلاش خواهد کرد، حتی اگر این امر منجر به تمایز از موضع عربستان شود که که در سه عرصهای که قبلا ذکر کردیم (ترکیه، سوریه و ایران) آن را شکست.
از سوی دیگر، قطر نیز به نوبه خود به دنبال پر کردن خلأ عربستان در لبنان است. دوحه صحنه لبنان را از دست نداده است، زیرا تنها کشور عربی حوزه خلیج فارس است که از دولت «حسان دیاب» حمایت کرده و از او و وزیر امور خارجهاش استقبال کرده و همچنین پس از انفجار بندر بیروت از لبنان حمایت کرد و از ارتش لبنان نیز با کمکهایی که به صورت دوره ای به ارائه آنها ادامه میدهد، حمایت میکند.
بر اساس این یادداشت، در جریان انقلاب موسوم به ۱۷ اکتبر، قطر حضور خود را در صحنه لبنان به ویژه در شمال این کشور تقویت کرد.
پس از بحرانسازی سعودیها علیه لبنان، قطر سعی کرد وارد خط میانجیگری شود، زیرا اظهاراتی که عربستان در ابتدا مدعی بود ریشه مشکل است، از طریق برنامهای بود که توسط شبکه قطری «الجزیره» تولید شد. اما پس از اظهارات وزیر امور خارجه عربستان در مورد دلیل واقعی این امر و ابراز نارضایتی از مقاومت لبنان و ادعای «کنترل حزبالله بر لبنان»، قطر از میانجیگری سیاسی خارج شد و تنها در صورتی در این خصوص میانجیگری خواهد کرد که عربستان آن را بخواهد و مجوز آن را بدهد که این امر در حال حاضر بعید است.
در مقابل، قطر به طور غیرمستقیم از طریق حمایت ترکیه به لبنان کمک کرد تا عربستان سعودی را که کمتر از یک سال پیش روابطش با آن از سرگرفته شده، خشمگین نکند.
به اعتقاد نگارنده، قطر قصد دارد از طریق حمایت ترکیه، یک روزنه اقتصادی برای لبنان برای عبور از آن و حضور در بازارهای خارجی باز کند. همچنین بعید نیست که قطر از طریق سپردهگذاری در بانک مرکزی از واحد پول لبنان حمایت کنند. کاری که با ۳۰ میلیارد دلار برای حمایت از لیر ترکیه انجام داد. قطر از سفر «میشل عون» رئیس جمهور لبنان به دوحه در روزهای آینده استفاده خواهد کرد تا لبنان و کشورهای خلیج فارس را به هم نزدیکتر کند.
نویسنده در پایان این یادداشت پیشبینی میکند که در سایه این تحولات، درگیری بین امارات و قطر برای تثبیت حضور خود در لبنان به منظور دست گذاشتن بر روی میراث سعودیها، بالا خواهد گرفت و این درگیری به وضوح در شمال لبنان متجلی خواهد شد.
اخیرا انتشار مصاحبهای از «جرج قرداحی» وزیر اطلاعرسانی لبنان که پیش از انتصاب وی در منصب وزارت ضبط شده بود، بهانه جدید ریاض برای تشدید تنش علیه بیروت شده است. مصاحبهای که در آن گفته شده بود «تجاوز وحشیانه به یمن باید متوقف شود. آنچه که یمنیها انجام میدهند، حقوق قانونی آنها در دفاع از خود است...».
عربستان سعودی در واکنش به این اظهارات سفیر خود از لبنان را فراخواند و از سفیر لبنان نیز خواست تا ریاض را ترک کند. بحرین، امارات و کویت نیز در اقدامی مشابه از سفیر لبنان خواستند تا این کشورها را ترک کند. این کشورها واردات کالا از لبنان را نیز ممنوع اعلام کردند.
پس از آن، وزیر خارجه عربستان اعلام کرد که ریاض با حزبالله لبنان مشکل دارد و تا زمانی که این جنبش مقاومت در لبنان قدرت دارد، به صحنه سیاسی آن باز نخواهد گشت. سعودیها سخنان وزیر اطلاعرسانی لبنان را آن هم زمانی که در پست وزارت نبود بهانه کردهاند تا شاید به زعم خود حزبالله را از صحنه لبنان کنار بزنند کاری که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران نابخردانه بود.